محل تبلیغات شما

من اصولا نمیگم عزیزم! ینی در واقع تا کسی واقعا خیلی عزیز نباشه بهش نمیگم. و حتی اگه خیلی عزیز هم باشه اونطوری نیست که همش با عزیزم خطابش کنم !!! کم پیش میاد خلاصه . هفته پیش سر کارگاه برق که اون دختره که تو نگاهش نفرت موج میزنه خودشو و پرت کرد تو گروه ما. انقدر هی سوالای چرت میپرسید و نمیذاشت اون مدار وامونده رو ببندیم که لابه لای سوالاش گفتم عزیزم صبر کن الان انجام بدیم بعد نتیجه رو ببینیم! ازون عزیزما که یه عالمه بد و بیراه داره . میم که دید خیلی شاکی ام و کلا اصراری هم رو کنترل لحنم ندارم دیگه از یه جایی به بعد اون بود که تند تند جواب سوالاشو میداد که ساکت شه! هوف چند روز دیگه هم باز کارگاه داریم و احتمالا باید ببینیمش . اما به جهنم . مهم کارگاه محبوبمه . و حضورش به جهنم . نفرت تو نگاهش به بهشت .

سه تا گزارش کار جدا جدا هم باید رد کنم که خب هیچ حرکتی نزدم تاحالا براش . باید بعد از شام وقت بذارم . فردا و پس فردا رو . از اون طرف میم رفته مسافرت و احتمالا نمیرسه .بیاد. فایل گزارشاشو فرستاده برام باید برم پرینت بگیرم . براش و کارای محاسباتشو هم بنویسم . خب واقعا حال ندارم اما خب گفتم که سعی میکنم و این کار و براش انجام میدم . این هفته تقریبا همش تعطیله یا بین التعطیلینه و ملت تعطیل میکنن که خب من شلوغ تر از حالت نرمال هم هستم . خوبه اتفاقا:)

 

اما امشب . خوندم که نوشته بود انجامش بده چون باید انجامش بدی چون این موقعیت هست . انجامش بده . بی دلیل! و این واقعا برام جذابه .

 

+ امروز صبح که هشت بیدار شدم تا نزدیکی های ساعت یازده صبح داشتم یه رمان عاشقانه میخوندم .دست خودم نبود اصلا دلم نمیخواست کنارش بذارم حس خوبشو میخواستم نفس بکشم! دوسش داشتم . البته تموم نشده و یه صد صفحه مونده که قبل از خواب میخوام بخونم . منتها صبح که تقریبا سه ساعت درگیرش شدم دیگه ساعت و که دیدم گفتم خب دختر جان بلند شو که زندگی تو ازین داستانا نداره باید کارایی که میخوای و پیش ببری . دیگه پاشدم جم و جور کردم و اینا :) کتاب بخونین . خلاصه رمان باشه یا تریخ و فلسفه فرقی نداره . کتاب بخونین!

از عمو پورنگ تا هوشنگ ابتهاج

دل پر از شوق رهاییست ولی ممکن نیست ..

آقا قاضی ... ما که رهات نمیکنیم!

هم ,خب ,تو ,یه ,رو ,انجامش ,انجامش بده ,و احتمالا ,خیلی عزیز ,و این ,کتاب بخونین

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طایفه زهراکار نوادگان اتابکان لُر کوچک لحظاتی خواندنی